loading...
چوایران نباشد تن من مباد
سلیمانی بازدید : 43 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

من به جرم باوفایی این چنین تنها شدم/ چون ندارم همدمی بازیچه دل ها شدم

سلیمانی بازدید : 19 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

ســـ ــینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت

جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

سلیمانی بازدید : 31 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

 



 دید مجنون را یکی صحرانورد
بربه رو پشته ای بنشسته فرد


صفحه اش از خاک و انگشتان قلم
بر به روی خاک هی میزد رقم


گفت کای مجنون بی دل کیست این؟
می نگاری نامه بهر کیست این؟


گفت: مشق نام لیلی می کنم
خاطر خود را تسلی می کنم


چون میسر نیست با من کام او
عشق بازی می کنم با نام او

غم

سلیمانی بازدید : 56 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)


هر روز دلم در غم تو زار تر است

وز من دل بی رحم تو ، بی زار تر است

بگذاشتیم ،غم تو ، نگذاشت مرا

حقا که غمت از تو وفادار تر است


سلیمانی بازدید : 34 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

 




زندگی عشق است عشق افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست عشق آن نیست که کنارش باشی عشق آن است که به یادش باشی

 

سلیمانی بازدید : 36 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

 



خاک شد هرکه دراین خاک زیست              خاک چه داند که در این خاک کیست
سلیمانی بازدید : 52 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

گفتی دوست دارم قلبم تندتر از همیشه تپید ، لبخند زدم وباورت کردم .با اینکه می دونستم لب ها دروغ می گن .با صدات نوازش کردی تپش قلبت روحس کردم !مهربونو پاک بود .نگاهت گرم ودلنشین !صدات آرامش دل !نفست بوی بهار عشق بود ! به تو تکیه کردم وآروم شدم با تو از همه چیز در امان بودم

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 870